سعيد ليلاز مقامات آمريكايي ادعايي را متوجه جمهوري اسلامي كرده‌اند كه با توجه به شناختي كه از ساختار سياسي و نظامي ايران وجود دارد، قابل پذيرش نيست. حتي شنونده چنين ادعاهايي اگر هيچ اطلاعات ويژه‌اي نيز نداشته باشد باز نمي‌تواند چنين ادعاي بي‌پايه و اساسي را بپذيرد. جمهوري اسلامي هيچ سابقه‌اي از ترور شهروندانش در خاك آمريكا و آمريكايي نداشته، چه برسد به آنكه بخواهد شهروند كشور سومي را مورد تعرض قرار دهد. ما تاكنون ماجراجويي در اين حد نداشته‌ايم و در ثاني تهران هيچ انگيزه و منفعتي از ترور سفير عربستان سعودي در آمريكا و انفجار سفارت اسراييل در اين كشور ندارد، خصوصا اين كه دو كشور در تضاد با يكديگر قرار دارند. مطمئنا ايران و دستگاه رهبري آن هيچ هدف و انگيزه‌اي از اين كار ندارند و مي‌تواند اين يك سناريوي از پيش طراحي شده با اين هدف باشد كه در مدت كوتاه بتوانند يك اجماع بين‌المللي در دنيا عليه ايران به وجود آورند. اسراييل از يك‌سو هدف مناسبي است براي آنكه غرب تحت تاثير قرار گيرد و از اينكه سفارتخانه آن در خاك آمريكا مورد حمله قرار گرفته، مي‌تواند اجماع خوبي به وجود آورد و از سوي ديگر عربستان مورد مناسبي است؛ از آن‌رو كه شرق و دنياي اسلام و اعراب را تحت تاثير خود قرار دهد. در بازي‌هاي كامپيوتري پيچيده نيز چنين سناريوي پيچيده‌اي طراحي نمي‌شود، يعني شعور ايرانيان را خيلي دست‌كم گرفته بودند و به شعور ما توهين كرده‌اند. مگر مي‌شود يك نفر ايراني به يك تروريست بگويد من به تو مواد مي‌دهم و تو بمب‌گذاري كن. آن امري كه مسلم است اين است كه از نظر پايه و اساس تمام اين ادعاها بي‌مورد است و ما هيچ انگيزه‌اي نداريم، چنانكه در گذشته نداشتيم و در آينده نخواهيم داشت. نوع مسووليت و رفتار ايران در وقايع اخير مانند عراق و افغانستان نيز نشان‌دهنده اين است كه كشور به دنبال آتش‌افروزي نيست. به طور مثال پس از اشغال عراق و افغانستان توسط آمريكا صرف‌نظر از شعارها كه براي مصرف داخلي مطرح شد اما رفتار جمهوري اسلامي ايران مسوولانه‌ترين شكل خود را داشت و تا آنجا كه توانست با جامعه جهاني همكاري كرد. البته ممكن است اشخاص، سازمان‌ها و دولت‌هايي كه به هيچ‌وجه علاقه‌اي به روابط عادي تهران و واشنگتن ندارند با هر بهانه و وسيله‌اي بكوشند رابطه دو كشور را نظامي كنند. كساني كه در راس اسراييل قرار دارند و حتي در داخل ايران، جوخه‌هاي سرخود مي‌توانند با طرح چنين ادعاهايي روابط دو كشور را به هم بريزند. در داخل آمريكا نيز از يك سال پيش فشار در زمينه كاهش تنش بين ايران و آمريكا وجود داشته است. ايجاد سپر دفاعي در تركيه، ناآرامي‌هاي سوريه و خارج شدن دمشق از هم‌پيمانان استراتژيك ايران و خارج شدن دست آمريكا از زير ساطور ايران و حتي بحران‌هاي اقتصادي جهاني مي‌تواند نشانه‌هايي از برخورد نظامي در سناريوهاي‌ مقامات و مسوولان پنتاگون و اسراييل باشد. در حال حاضر خطر جدي روابط دو كشور را تهديد كرده و ادعاهاي اخير فاز جديد نظامي، تبليغاتي و سياسي را به وجود آورده و تداركات زيادي براي تنش بين دو كشور به وجود آمده است. حتي با وجود عدم صحت ادعاي واشنگتن، موج جديدي عليه ايران شروع شده است كه بايد جدي گرفته شود و توجه مقامات امنيتي، نظامي و سياسي در تهران، واشنگتن و حتي ديگر پايتخت‌هاي جهان به وخامت و خطرات يك آتش‌افروزي جديد جلب شود و تمام افكار عمومي جهان و سياستمداران شرافتمند نسبت به ايجاد هرگونه تنش بين ايران و واشنگتن، هشدار دهند و افشا‌گري كنند. پيامدهاي بروز درگيري نظامي احتمالي بين واشنگتن و تهران نه فقط اين دو كشور كه منطقه خاورميانه و ديگر كشورها را نيز در بر مي‌گيرد. البته بايد دقت داشت كه ممكن است تبليغ شود كه گروه اقليتي در داخل ايران بدون هماهنگي و برخلاف نظر مقامات عالي ايران خواسته‌اند با پیشبرد طرحی ماجراجویانه منافع خاص خود را کسب كنند. چنين ادعايي بي‌پايه است اما بايد توجه كرد كه اينگونه ادعاها نتيجه برخي از سخنان غيرمسوولانه و رفتارهاي غیرکارشناسی در سطح بين‌المللي بوده كه نبايد در آینده ادامه یابد و مستند اتهام‌زنندگان شود.